قاصدی از بامیان

در این صفحه شما فقط دیدگاه ها ونظرات شخصی خودم را میخوانید

قاصدی از بامیان

در این صفحه شما فقط دیدگاه ها ونظرات شخصی خودم را میخوانید

افغانستان جدید از چشم افغانستانی ها در بامیان

افغانستان جدید از چشم افغانستانی ها، نام نمایشگاهی عکس است که توسط مرکزفوتوژورنالیزم چشم سوم ، بخش فرهنگی سفارت آمریکا و اداره همکاری های سوئیس در افغانستان راه اندازی شده است. این نمایشگاه اولین نمایشگاه سیار، در داخل و خارج از افغانستان است که در ده ولایت افغانستان: (کابل ، هرات، جلال آباد، مزارشریف، بامیان، دایکندی، غور، بدخشان، هلمند، و میمنه ) برگزار میشود. 

هدف از برگزاری این نمایشگاه، نشان دادن زوایای پنهان جامعه افغانی به شهروندان این کشور، تقویت روحیه میهن پرستی و ارزش گذاری به اصل دموکراسی است تا خاطره سال های جنگ را از ذهن مردم افغانستان به دور کند و به آن ها تصویری از افغانستانی که می تواند باشد را نشان دهد؛ در کنار آن، مردم جهان در جریان وضعیت فعلی افغانستان و انکشاف صورت گرفته در آن، قرار خواهند گرفت، مردمی که کشورهایشان نقش ارزنده ای در بهبود وضعیت افغانستان داشته اند.

زمان نمایشگاه در بامیان: از پنجشنبه ، تاریخ 14 الی 21 میزان 1390

مکان:  محوطه بودای  شرقی ( شمامه)

اعلان کاریابی در ولایت بامیان

کمیته استخدام ولایتی بامیان به منظور سپردن کار به اهل آن واستخدام افراد لایق وشایسته  به تعداد(‌‌‌‌‌  50  )  بست حوزه فرعی دریای کندز بالای بامیان را مطابق به سیستم جدید رتب معاش از طریق رقابت آزاد و برای باراول  به اعلان میسپارد. 

                                     

عنــــــوان بســــــت :

1 – آمر برنامه ها وخدمات انجینری بست 3 یک نفر      

 2- آمر تنظیم امورآب بست 3 یک نفر

3- مدیر عمومی مالی واداری بست 4 یک نفر                    

  4- مدیرعمومی برنامه ها بست 4 یک نفر 

5- انجینر نظارت کننده بست 4 یک نفر                               

  6- مدیر عمومی تنظیم ارقام منابع آب بست 4 یک نفر

7- مدیر عمومی حفظ ومراقبت بست 4 یک نفر                      

 8- انجینر تاسیسات آب بست 4 یک نفر

9-مدیر عمومی دفتر ساحوی ده صلا ح بست 4 یک نفر        

  10- مدیر عمومی دفتر ساحوی سیغان بست 4 یک نفر

11- مدیر خدمات وتهیه بست 5 یک نفر                    

 12-  مدیر محاسبه بست 5 یک نفر

13- مدیرحل منازعات وتثبیت حقابه بست 5 یک نفر   

  14 –مامور گیج خوان ورس بست 6 یک نفر

15- مامورگیج خوان دوش قدم بست 6 یک نفر        

   16- مامورگیج خوان آهنگران بست 6 یک نفر

17- مامورگیج خوان بامیان بست 6 یک نفر          

   18-  مامور گیج خوان دوآبی بست 6 یک نفر

19- مامورگیج خوان نایک بست 6 یک نفر      

  20 –مامورسنو سروی استیشن ولسوالی یکاولنگ بست 6 یک نفر

21  -مامورسنو سروی استیشن ولسوالی پنجاب بست 6 یک نفر         

  22   - مامورسنو سروی استیشن ولسوالی شیبر بست 6 یک نفر

23- مامورسنو سروی استیشن بند امیر بست 6 یک نفر                 

 24 -مامور گیج خوان دشت سفید بست 6 یک نفر

25- مامور گیج خوان خنجان بست 6 یک نفر                 

  26- مامور گیج خوان کنده سنگ بست 6 یک نفر

27- مامور سنوسروی بست 6 یک نفر                           

  28- کارکن خدماتی بست 8 چهار نفر

29 – محافظ تعمیر بست 8 دو نفر                              

  30 – دریور بست 7 دو نفر

31- خانه سامان بست 7یک نفر                                   

  32- معتمد نقدی وجنسی بست 7 یک نفر

33- محافظ استیشن سنوسروی بست 8 چهارنفر                   

  34- محافظ استیشن بست 8 هفت نفر

35- محافظ استیشن دشت سفید بست 8 یک نفر                   

    36 – محافظ سنوسروی بست 8 یک نفر

شـــــــــرایط استـــــــــخدام :

1-       بست 3 لیسانس 2 سال ، فوق بکلوریا سه سال سابقه کاری مرتبط به وظیفه 

2-       بست 4 لیسانس یک سال ، بکلوریا دوسال سابقه کاری مرتبط به وظیفه

3-       بست 5 لیسانس بدون در نظرداشت سابقه کاری ،بکلوریا یک سال سابقه کاری مرتبط به وظیفه

4-       بست 6 کاندید حداقل  دارای سند بکلوریت باشد

5-       بست 7 -8 کاندید دارای تجربه کاری کافی  وسند مرتبط به وظیفه باشد 

مزایــــــــــــــــــــــــا : 

ü       استفاده از معاش سیستم جدید رتب معاش

ü       استفاده از رخصتی های قانونی درطول سال

علاقه مندان میتوانند با درنظر داشت شرایط استخدام از تاریخ10/7/1390 الی 27/7/390 به  مدت 18 یوم  در ساعات رسمی از 8:30 صبح الی30 :3 بعد از ظهر فورمه کار یابی بست مورد علاقه خویش را از مدیریت استخدام ولایت اخذ نمایند .

لطفاً به نکات ذیل توجه نمائید :

1- برای جدید الشمولان ( نصب کاپی اسناد معتبر تحصیلی و کاپی تذکره ) همراه فورمه الزامی می باشد .

2- برای مامورین رسمی ( نصب اصل کارت خلص سوانح همراه مهر و موافقه ریاست مربوطه وکاپی تذکره  ) همراه فورمه الزامی می باشد .

3 -خانه پوری فورمه کاریابی به اساس واقعیتها و بدون قلم خوردگی باشد.))      

از روز معلم در بامیان تجلیل شد

امروز دهم میزان به  پیشواز13 میزان روز جهانی معلم، با حضور مقامات محلی، جمع کثیری از مردم، معلمین ودانش آموزان در مرکز بامیان از طرف ریاست معارف این ولایت تجلیل شد.

محمد آصف مبلغ معاون والی بامیان در این مراسم از مردم خواست تا در زمینه آموزش وپرورش دولت را بعد از این نیز مثل همیشه همکاری نمایند.

وی گفت: فرزندان این مرزوبوم همانطوریکه به معارف توجه دارند همان قسم از آن وارزش های بشری دیگر با سرو جان دفاع خواهند نمود.

آقای مبلغ همچنان گفت : ما امیدوار هستیم تا دولت مرکزی به محلات که از ارزش های اسلامی وبشری وهمچنان صلح وامنیت دفاع میکنند توجه بشتر نماید.  

در همین حال محمد رضا اداة رئیس معارف ولایت بامیان به دست آورد های امسال معارف در این ولایت  اشاره نموده گفت: با همکاری نزدیک مردم معارف دوست بامیان توانسته ایم امسال 18 باب مکتب در سطوح مختلف را ایجاد وتعمیر 15 باب مکتب تحت کار می باشد ودر صورت فرصت کاری امسال به بهره برداری سپرده خواهد شد.

آقای ادا می گوید: هم اکنون در 341 باب مکتب به تعداد 125965 دانش آموز دختر وپسر که از مجموع آن 40% دختران می باشد مشغول فراگیری علم ودانش هستند.

رئیس معارف بامیان در مورد چالشهای معارف در این نیز گفت: نبود معلمین مسلکی، اتاق های کافی واستندرد برای تدریس، کتابخانه ولابراتوار وهمچنان نبود آب صحی در مکاتب از عمده ترین چالشها فراروی معارف بامیان است.

وی تاکید میکند که هم اکنون به تعداد 2000 اتاق درسی شدیداً نیازمند بوده و گر به این مشکلات توجه نشود دانش آموزان مجبور به ادامه تحصیل در اماکن آزاد  خواهند بود.

رقیه دانش آموز یکی از مکاتب بامیان میگوید: با وجودیکه مسئولین در زمینه حل مشکلات ما زحمت میکشد ولی تا هنوز هم ما مشکلات زیادی چون فاصله زیاد مکاتب، نبود لابراتوار واستادان مسلکی خصو.صا در بخشهای پشتو و علوم ساینسی از مشکلات جدی مکاتب ما می باشد.

گفتنی است که در اخیر مراسم لوح سپاس به خاطر زحمت کشی وحمایت همه جانبه والی بامیان ورئیس معارف این ولایت از طرف آمرین مکاتب مرکز بامیان ومجتمع زنان ولسوالی یکه ولنگ اهدا گردید.

وهمچنان به ابتکار ریاست معارف بامیان به بهترین آموزگاران جام معارف وبه سه تن از دانش آموزان فعال لوح تقدیر ستاره معارف بامیان اهدا گردید.

عباس : از حنا مخملباف دلخورم

جمعه نهم میزان 1390 با دوست بسیار خوبم زرین تاج که یکی از بانوان فعال و به اصطلاح مردم ما "جیرکه تو" در سطح دنیا می باشد، و به تازه گی از ایالات متحده آمریکا به بامیان باستان تشریف آورده  علاوه بر احوال گیری از آیه جمعه دمبوره نواز محلی به سراغ عباس رفتیم. عباس، همان فردی که همراه بختی " نیک بخت نوروز" در فلم " بودا از شرم فرو ریخت" یکی از فلم های پر آوازه و زیبا، ساخته حنا مخملباف  به عنوان بازیگر اصلی نقش آفرینی کرده است.

بختی را در هشتم مارچ 2011 روز جهانی زن  روزیکه وی نیز تقدیر شد، در هوتل نوربند قلا در بامیان دیدم از وی پرسیدم  که عباس کجاست؟ برایم گفت که در پیتو لغمان زندگی میکند. محله ای در شرق مرکز بامیان بنام پیتو لغمان یاد میشود، محله که من نمیدانم چرا به این نام مسمی است؟ البته پیتو واژه آشنا است بمعنای آفتاب رخ. ولی لغمان  چرا اضافه شده؟ ویا هم شاید لقمان بوده نام کسی که در این محل زندگی میکرده به تدریج به لغمان تبدیل شده، نمی دانم. این آدرس حلقه گوشم شده بود و بسیار می خواستم روزی بروم از عباس قهرمان این فلم و نوجوان با استعداد کشورم احوال گیری کنم، که این بخت با رسیدن زرین تاج به سراغم آمد. 

                           

                                           عباس (نهم میزان 1390 بامیان)

منزل عباس در نزدیکی سرک است. از پسر بچه ای که در کنار سرک دُکان خرد دارد آدرس خانه عباس را پرسیدم، او خانه ای را در دامنه تپه برایم نشان داد. با زرین به طرف آن خانه گِلی راه می افتیم در حالیکه غلام موتر مان را درایوری و آقای محمد اکبر محمدی مدیر عامل اتاقهای تجارت بامیان و دختر خرد آیه جمعه در موتر دیگر ما را همراهی می کرد.  دم دروازه خانه گِلی رسیدیم من پیش رفته زنگ دروازه خانه نمبر 20 را فشار دادم. یک نوجوان به سن عباس دروازه را باز کرد. پرسیدم: خانه عباس همین جاست؟ نوجوان کمی مکث کرد. با خود فکر کردم شاید نام وی در فلم عباس بوده در اصل چیزی دیگر باشد. ادامه دادم: همان که در فلم کار کرده. نوجوان برایم گفت: بلی همین جاست. در همین حال مرد جوان در سن احتمالاً 30 الی 35 سال از پایین بطرف ما آمد سلام داد. و سپس گفت: بفرمائید خانه! گفتم: عباس را کار داشتم. آن مرد که خودش را علی جمعه معرفی کرد. گفت: من پدر عباس هستم، بعد از آن زرین را که در موتر نشسته بود صدا کردم وگفتم بیائید عباس همین جاست، زرین  با خوشحالی گفت: راستی همین جاست؟ خانه است؟ گفتم: بلی . 

     با پدرعباس و زرین وارد حویلی شدیم. عباس در حال احوال پرسی در وسط حویلی با ما سر خورد بعد از مانده نباشی واحوال پرسی  وارد مهمانخانه ای شدیم که بسیار تمیز ودر عین حال کلان بود. خواهر خرد و برادر عباس برای مان چای هل دار سبز بسیار مزه دارد آنهم بعد از گشت وگذار فراوان آورد در ابتدا زرین سر قصه را با عباس آغاز کرد. طوریکه من می دیدم زرین نسبت به من از دیدن عباس بسیار خوشحال شده بود. قبل از آن که عباس را بیبنیم. وقتی که به زرین تاج پشنهاد کردم که عباس را هم بیبنم زرین خیلی خوشحال شد وگفت: علی (شوهرش) فلم وی را خیلی دوست دارد و یک شب تا حوالی نصف شب آن را چندین بار دید وگریه کرد.

بهر صورت زرین با همان حس کنجکاوی بسیار زیبای که دارد با وی  و پدرش صحبتهای زیادی کرد. از وضعیت زندگی شان پرسید. مطمئین هستم که زرین در کتاب بعدی اش و یا مقاله جدا گانه و یا خاطرات سفرش تمامی این جزئیات را که یاداشت نموده است خواهد آورد. من با استفاده از صحبت ها که من و زرین با عباس و پدرش داشتیم اشاره کوتاه می کنم.              

                               

                                  زرین تاج، عباس ومن ( منزل عباس بعد از دیدار)

عباس متولد قریه تگاب برگ ولسوالی پنجاب ولایت بامیان است.  پدرش میگوید زمانیکه در قنداق بود در ایران مهاجر شدم وبعد از مدتی به وطن برگشتم، و دومین فرزند خانواده می باشد وی اکنون سیزده سال عمر دارد و مکتب میخواند. وی علاقه دارد در آینده یک داکتر خوب و در عین حال هنرمند در عرصه سینما شود.

پدرش از داستان نقش آفرینی وی در فلم بودا از شرم فروریخت می گوید: زمانیکه عباس در پرورشگاه بود، روزی تعدادی از ایرانی ها "مانند حنا مخملباف وتیم کاری اش که در حال تهیه فلم بودا از شرم ریخت بودند" در خانه آمد و به من گفت: شما رضایت دارید که پسر تان در فلم کار کند؟ من گفتم: بلی به شرطی که به درسهایش ضرر نرساند و از مکتب باز نماید که سر انجام همانطور هم شد.

علی جمعه می گوید: در روزهای شوت فلم، ما نیز بعضی اوقات که در نزدیک خانه بود، می رفتیم ومی دیدم از جریان فلم برداری، ولی مادرش از این کار خصوصا از اینکه عباس را در میان گل و لای انداخته و لباسش گل آلود شده بود، خرسند نبود.

عباس از آن دوران خیلی کم بیاد دارد و نمی تواند به طور درست از صحنه های فلم و از همکاران اش بجز دایرکتر که بیشتر با وی بوده و حرفهای وی را گوش می کرده قصه کند. وی در حالی که تمام حرفهایش با تبسم همراه است ، مئودبانه و در عین حال خوب حرف می زند این را نشان می دهد که استعداد خارق العاده ای دارد. 

 

                                                عباس وبختی ( تصویریکی از صحنه های فلم)

 این قهرمان فلم می گوید: بعد از ختم فلمبرداری و رفتن گروپ فلم سازان تا هنوز بختی را ندیده است. بختی دختری که وی در فلم با عباس خیلی صمیمی و دوست هم بودند، عباس از خاطر او بین چاه مخالفین (طالبان) می افتد وخیلی جانفشانی میکند.

از صحبت های عباس چنین بدست می آید که حنا مخملباف با وی و بختی دو نوجوان با استعداد و در آن زمان طفل معصوم صرف برخورد تجاری کرده است.

عباس می گوید: حتی تا هنوز فلم بودا از شرم فروریخت را به طور درست ندیده است، وی میگوید: یکبار یکی از دوستان پدرش که خانه اش در کویته بوده و فعلاً کارمند دولتی در بامیان می باشد یک سی دی آن را آورده بود آنهم خیلی خراب بود و خش داشت و قادر به نمایش درست فلم نبوده بطور ناقص دیده است. دیگر نه از فلم خبر دارد و نه از مخملباف. مخملباف که به گفته خودش در مصاحبه با رسانه ها ابراز داشته و در سایت آفتاب به نشر رسیده از طریق این فلم به 18 جایزه بین المللی دست یافته و صاحب نام و نشان و سرمایه شده است. ولی از عباس و بختی که محوریت فلم را تشکیل می دهد، فقط برخورد تجاری کرده وحتی از آنان خبر تلفونی نمی گیرد.

بگفته زرین تاج ما فکر می کردیم که تا هنوز خدا خبر خانواده عباس و بختی چقدر سرمایه دار شده و چقدر از حمایت اقتصادی و معنوی برخوردار باشند. ولی بر عکس شده است. به گفته پدر عباس، این اولین بار بوده که بعد از ساخت فلم، ما به سراغ عباس رفته بودیم حتی خبرنگاران و نویسندگان داخلی نیز از آنان خبری نگرفته است.

خانواده عباس می گوید: که صرف بعد از ساخت فلم یک جوره کرتی پطلون و یک عراده بایسکل برای عباس  از طرف گروه فلم سازان داده شده و بس. 

                               

                                       حنا مخملباف( کارگردان وفلم ساز)

اما نمی دانم که خانم مخملباف در سخنرانی های خود و در مصاحبه های خود چقدر گفته باشد که ما از آنان خبر می گریم و حمایت می کنیم و در مورد امنیت شان توجه می کنیم. با محتوایی که فلم دارد اگر عباس و بختی به چنگ طالبان بیافتد آنهم در حالیکه تمامی راه های منتهی به بامیان نا امن شده چی فکر می کنید سر نوشت شان چی خواهد بود! این از مصادیق ظلم است. تا جائیکه من خبر دارم اساساً باید در بدل سهم گیری آنان باید از کمک های مالی و معنوی بر خوردار می شد.

باید این موضوع از بانوی پرکار حنا مخملباف پرسیده شود. 

تظاهرات علیه کشته شدن مردم هزاره ها در پاکستان

روز اول اکتوبر، ده ها تن محصلین افغانی مقیم ترکیه  که اگثرا هزاره تشکیل میدادند و تعداد از مهاجرین مقیم شهراستانبول از مناطق : زیتین برنو ، اوجیلر ، جویزلی با ، بشکتاش و لیوینت در اعتراض به ترور و شهادت  هزاره های مقیم پاکستان بویژه کشتاراخیر نزدیک به 30 تن مسافرین هزاره کویته پاکستان روز شنبه  اول اکتوبر درمیدان تاکسیم محل خاص برای اعتراضات ها  درسه صد متری سفارت افغانستان جمع شده  دست به تظاهرات زدند این تجمع اعتراضی از ساعت 12 الی یک نیم ظهر ادامه داشتند آن ها پلاکارت هایی را حمل می کردند که بر روی آن تصاویر شهدایی اخیر در پاکستان و پوستر های توقف کشتار هزاره ها در پاکستان و شعار ها: کشتار سیتماتیک هزاره ها را در پاکستان متوقیف نماید و ما عدالت می خواهیم هزاره بودن جرم نیست  در دست داشتند .

در جریان تظاهرات، قطع نامه توسط انجمن محصلین هزاره ترکیه  تحت عنوان ( ما عدالت می خواهیم کشتار هزاره ها بس کنید ) کشتار سیستماتیک مردم هزاره در پاکستان و ایجاد ترور دهشت تروریست و افراط گراهای مذهبی را به شدت محکوم نمودند آنرا اقدام پاکسازی و نابودی هزاره ها در پاکستان و نقض آشکارا حقوق بشر دانسته و از سکوت و بی تفاوتی  جامعه بین الملل دفترملل متحد و سازمان های دفاع از حقوق بشر شدیدآ انتقاد داشتند و خواستار قطع کشتارجنایات هر چه فوری شدند، از کشور پاکستان به طوری جدی خواهان دستگیری و مجازات  عادلانه عاملان قتل زنجیره یی مردم هزاره در کشورش گردیدند  که این قطع نامه به  سه زبان ( ترکی ، انگلیسی وفارسی) در حضور خبرنگاران داخلی و خارجی قرائت شدند در خاتمه   تظاهرات کنندگان درپیش دفتر کنسولی سفارت پاکستان مقیم استانبول به یاد شهدایی هزاره در کویته بلوچستان اکلیل گل گذاشته و قطع نامه نیزبه سه زبان به خوانش گرفته شدند .

همچنان عین زمان در انقره نیز محصلین هزاره تظاهرات خود را تا روبروی سفارت پاکستان ادامه دادند و قطع نامه خویش را بیان داشته .  

علی امید- شهر انقره ترکیه